ممممممممممممممممممممممممماچ آخ جونمی آخ جونمی ااین پست یه کم با تاخیره ها این عید چند روز اول قرار شده بود بریم قشم خیلی دوست داشتم بیای پیشی همممم اما قسمت نبود اونجا همش یادش بودم و یه هو دپ می زدم.اما هر چی بود گذشت دیگه. روز بعد از اومدم رفتیم بیرون به یاد ۵ فروردین پارسال که انتخاب شدم رفتیم باغ ارم کلی حرف زدیم از نامزدی از حرفای پارسال.بعد آب انار بود خیلی خوشمزه بود عشقم مگه نه؟به من خیلی چسبید کنار تو بودن که دیگه هیچی بعد رفتیم پارک عشاق.اونجا انقدر گشتیم جای خوب نبود همممم دوس داشتم عسل اومدنمو به عشقم بدم اما اگه من جوجو ام پیدا می کنم خلاصه بوسه ی عاشقانه و هلو و هسته مالون.الهی فدات شم روز قبل از رفتنمون به قشم اومد دخمل کوچولو ی گلی مون و که البته یه کم بچمون جنگجوها با سبزه رو برد چند روزی که نیستیم خونه مامان جونش باشه و سبزمونم خشک نشه.اومده بودی دم در بوسم کنی و بهم عیدی بدی واااااااای الهی من فدات شم تو خودت بهترین هدیه واسه منی بهترین عیدی سال ۸۹ از طرف خدا.قربون مسئولیت پذیریت برم من.اما نشد عمو پرویز و بقیه ماجرا.اما امشب بهم دادی.گفتم نمی خوام خرجش کنم چون اولین عیدیم اما لبامو بستی.یه عیدی با ارزش دادی که روشم امضا کردی و نوشتی تقدیم به بهترینم.نمی دونی چقدر واسم با ارزش
اونو نگه داشتم ده هزار تومنم دادی گفتی کمک خرجت باشه.الهی فداتشم .الانم که با مادر جون اینا دارید قدم رو چشم ما می ذاریذ و می ایید عید دیدنی.وای قرار فردا صحبتای اصلی بشه خدایا همه چیز و به تو می سپارم که خودت گفتی هرکس کاری رو به من بسپاره به بهترین نحو انجامش می دم.ما رو هم به این باور برسون که همه چیز و بی قید و شرط به تو بسپاریم.یادمه یه روز گفتی از جلوی مغازه ی طلا فروشی که رد شدیم دعا کردی این سری قبل رفتنمون به نیت خرید جلوش وایسیم و نگاه کنیم.فدای نیت پاکت شم من اشک تو چشام جمع شد.همش از خدا می خوام لیاقتت و بهم بده.حتما تو زندگیم یه کار خیری کردم که هدیش تویی عشق من.قرار خدا بخواد داداش که از آلمان میاد جشن بگیریم و حلقه بکنیم دستمون تا عقد.خیلی خوشحالم.خدایا شکرت.وای تو این دو روز باید لباس نامزدی و کت شلوارم پیدا کنیم واست نفسم.خیلی جیک جیکیدم الانه که اس ام اس بدی راه افتادین کم کم از پای کامپ پاشم و به انتظار اومدن شیرینت بشینم عشق پاکم می پرستمت.اینم عسل