سالگرد عقد

یکشنبه بود آخرای شب شاهانه نشسته بودم پای لپ تاپ که یهو سیندرای زندگیم با یه آرایش خوشکل و لباس خوشکل تر اومد جلوم گفت سالگرد عقدمون مبارک. یه نگاه به ساعت کردم یه یاداوری تقویم تو ذهنم.

12 شب بود یعنی دقیقا اولین لحظه روز دوشنبه.

بعدش هم یه سری خاطرات رو با هم مرور کردیم خوشی ها ناراحتی ها لحظه های به یاد موندنی و ....

عزیزکم سالگرد عقدمون مبارک باشه ایشالله همیشه سالم و شاد این روزها رو کنار هم جشن بگیریم.

به یکی از دوستان می گفتم آخرای اسفند به مدت 40 روز کلی مراسم داریم.

سالگرد عقد. سالگرد عروسی. تولد من. سالگرد نامزدی و به شوخی می گفتم باید وام بگیریم.

اما جوجوی نازم کادوی سالگرد عقد رو نه از من که از خدای من گرفت و خبری که مدت ها منتظرش بود و از پدر نازنینش شنید.

امیدوارم این خبر هم مستدام باشه.

دوست دارم تک ستاره قلبم.

راستی جوجو تنبل شده در حد لالیگا خیلی وقته سراغ سایت نیومده.