دلم واست تنگ شده

                                      

 

همممممممممممم پیشی ببین اودم عذر خواهی.قربون جذبت برم من.فدای تنبیه کردنت بشم من.خوندم.متابولیسمم خوندم کراوسم خوندم یه ساعت دیگه می رم سراغ زبان.قربونت برم من.همممممممممم.می دونی کلی آه چشیدم ؟ می دونی عسلم تموم شده؟ می دونی انرژیم کم شده؟می دونی دلم واست یه ذره شده؟ می دونی وقتی خانوم می گه دستگاه پیشی مورد نظر خاموشه کلی آه می کشم.ببخشید خف.چشم من دیگه رو حرف شما حرف نمی زنم اما خف هممممممممم.ههههههههییییییی دوست دارم پیشی گلم.دوست دارم پیشی عشقم.پیشی جونم 

پیشی عمرم 

پیشی زندگیم 

پیشی نفسم 

پیشی روحم 

پیشی آرامش بخش وجودم 

پیشی انگیزم 

راسی می دونی وسط درس چی گفتم؟ گفتم بابای بچم زنش فوق باشه کلی ذوق می کنه بچمم می گه مامان بابام فوق دارن کلی ذوقیدم.

ادامه مطلب ...

هههههههههههههیییی

                            

                           

 

 

خدایا چی کار کنم.شدم مثل این آدمای بد قول.عشقم از دستم ناراحت.درکش می کنم می دونم چه حسی داره.خدابا می دونی من کسی بودم که سوم دبیرستان معدلم ۲۰ بود.تو دبیرستان همه با من رقابت کردن خدایا من کسی بودم که مدرسه ی خوب نمی رفتم و دانشگاه سراسری قبول شدم خدایا کمکم کن خودمو پیدا کنم.چی شدم<انگیزم و کجا گذاشتم.خدایا من خودمو گم کردم.وگرنه اون کسایی که عاشقشونم می خوان که من قبول شم و بخونم.خدایا کمکم کن خودم و باور کنم کمکم کن خودم و پیدا کنم. دیگه خجالت می کشم به پیشیم بگم می خونم.دیگه روم نمی شه بش چیزی بگم.خدایا همش توجیه می کنم.می دونم باید دلیلشو تو وجود خودم ببرم بالا .من خیلی تو زندگی انگیزه دارم باید محرکم شن.تا تو دانشگاه دیدم یکی از من بالاتره شل شدم.بقیه سر جاشون موندن.خدایا حالا سر این پیشیم از دستم ناراحت.خدایا کمکم کن.خدایا می خوام خودمو پیدا کنم.خدایا تعهد دادن و عمل نکردن آدم و چوپان دروغگو می کنه من و واسه پیشیم اینجوری نکن.پیشی دوست دارم.به خدا زندگیمی.دنیامی.الان ناراحتی اشک تو چشام.بغض تو گلوم.دوست دارم.فقط فکر نکن اگه نخوندم حرف تو واسم ارزش نداره نه باید خودمو پیدا کنم.مادر جون گفت مشاور حتما کمکت می کنه.گفت کم کم راه میوفتی.پیشی عاشقتم.جونم به جونت بسته.ههههیییی من از روی سادگی حرفام و به همه می زدم وقتی یکی بم تیکه می نداخت که نخون و اینا نمی خوندم.اما می خوام قبول شم می خوان همه بگن دیدی این پیشی بود که اومد و وادارش کرد بخونه.کاش پیشم بودی پیشی کاش کنارم بودی.

تولدت مبارک

سلام  

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام 

تولدت مبارک نفسم   

 

چقدر روز قشنگیه امروز 

تولدت مبارک نفسم. 

دوستت دارم 

دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارررررررررررررررررررررررررررررررررم

خدایا شکرت

  

 

ممممممممممممممممممممممممماچ فدای پیشیم بشم من عشق من.هیس این حرفا چیه؟مگه من می ذارم وب عشقمون خاک بخوره هان. 

واااای خدایا امروز بهترین تولد زندگیم.چون بهنرین هدیه رو از طرف تو دارم. یه پیشی .۱ زندگی.۱ عشق.کسی که نفسام.کسی که روحم. 

خدایا شکرت.مممممممممممممماچ. 

هورا هورا قرار عصر با پیشیم برم بیرون کله پاچه بخوریم.یه کیکم درست کردم واسش خدا کنه خوب بشه و خوشش بیاد.دیونتم پیشی من.می خوام تو این روز تولدم به خودم قول بدم هرچی تا قبل از این سن خاطره بد دارم فراموش کنم و کنار عشقم شاد شاد باشم بدون نگرانی. 

وایی الان مامان داشت با داداش صادق حرف می زد گفت شب انلاین میشه. 

بیا تو ادامه کارت دارم جیگرم

ادامه مطلب ...

این جا رو باش

اینجا رو باش چه خاکی گرفته

فقط اومدم گرد و خاکش رو  تمیز کنم. رختخواب رو واسه عشقم آماده کنم.

حالا بیا بغلم که منتظرتم

چقد وقته درست حسابی بغلت نکردم



می خوام بخورمت  هووووووووووم






می خونم دیگه

                     

پیشی به خدا دیگه می خونم قوووووووووووووووووووول می دم. 

دوست دارم

الهی جوجو فدای دلت شه

                      

الهی قربونت  برم من نفسم.اینجوری نگو دلم ازین بیشتر گرفت.الهی جوجو فدات شه عشق من قرار شب تو بغلت با هم حرف بزنیم دیگه نفسم مگه من می ذارم دل تو بگیره حتی 1 ذره.به خدا قسم شرایط و درک می کنم به خدا تو این شرایط با اینکه از خدام تو تولدم پیشم باشی اما خب پیش میاد دیگه نفسم حالا وقت واسه تولد زیاد من که همیشه کنارتم.منم دلم می خواست لا قل یکی از تولدات (شمسی و قمری) پیشت باشم اما دوتاش و از راه دور جشن گرفتیم بیشتر دلم واسه نیومدن خواستگاری گرفت. 

آخه بعدشم که من می رم اهواز و می رههههههه تا نمی دونم کی. 

زندگی من تولد من حالا خیلی اهمیت نداره اما دوست دارم اگه واقعا می شه بیام 17 18 با هم برگردیم 1 شب بیای تا فقط بابا ببینتت بابا الان منتظره ببینتت اگه نیای یه جورایی نا فرم می شه می دونی چی می گم شاید بابا فکر کنه مگه قرار نبود بیان و اینا دوست داشتم لاقل این تابستون یه حرفایی زده شه که بالاخره عید و اینا جدی تر شه یا دیگه هرچی خدا بخواد. 

خب به هر حال اینم یه برنامه ی مهمی از زندگی هر دومونه عشقم.حتی اگه 22 هم برگردی عیب نداره باید به کارت برسی الان اولویت اونه قربونت برم الهی. 

عشقم تا ما باشیم فکر پیش نکنیم به قول مادر جون 1 درصد هم واسه خدا بذاریم.فدای دلت شم بخند واسم.درست می شه فقط نفس من اگه واقعا می شه 1 چند روزو بذارن واسه خواستگاری اما بازم با مادر جون صحبت کن نفس من.حالا بخند دیگه بخند واسم فدای خندیدنت شم الهی 

 

                              

دل

دلم گرفته.

نمی دونم چرا همش اونی میشه که انتظارش رو نداری

برنامه تنظیم کردم واسه تولدت پیشت باشم.

وسطای تیر قبل عروسی اشکان زود اومدم تهران مدارک پزشکی رو تحویل دانشکده دادم تا کارم به شهریور نکشه اما کارمند دانشگاه پشت گوش بندازه و دقیقا ۲۳ شهریور برام کمیته تشکیل بشه

آه چه روز بدی

روز قبلش تولدته می خوام پیشت باشم. تازه بعدشم نمی تونم برگردم هفته بعدشم که باز کمیته دوم تشکیل میشه باید باشم در خواست بدم. قبل تولدت هم که تهرانم.

قرار بود بیای تهران با هم برگردیم بعد تولد بگیریم بیایم خواستگاری

همه چیز با هم رفت تو کما

معلوم نیست چی میشه

اصلا نمیدونم باید چکار کنم

تو این فکر بودم که زنگ زدی

بهت گفتم دوس داشتم نمی گفتی دلم گرفت. البته حق داری کلی برنامه داشتیم

خدا کنه حداقل بتونم بیام تا تو همین تابستونی بیایم خونتون

دوست دارم