شب تنهاییم

رفتی و روح رو از خونه مون بردی

3 روز زندگی جدیدمون رو تو خونه خودمون شروع کرده بودیم که مجبور شدی 3 روز تنهام بذاری. جدا شدن ازت سخت ترین جدایی زندگیم بود.


همش دارم این آهنگ رو گوش میدم که اون روز وقتی داشتی واسم شام می پختی بهت گفتم آهنگ تقدیمی هست.


یه چیکه شادی یه مشت ستاره


یه دل که هیچ وقت آروم نداره

ما با همینا خوشبخت و شادیم

ما حک شدیم تو برگای تقویم

بخند عزیزم فردا تو راهه

حلقه ای از نور تو دست ماهه

بخند عزیزم شب غرق رازه

پنجره های خوشبختی بازه

می خوام تو چشمات اشکی نَلغزه

جوری بیام که برگی نلرزه

بذار که قلبم پیشت بمونه

تا دنیا شکل رویاهامونه

به فکر اینم که غم بمیره

چیزی نگم که دلت بگیره

با تو رو ابرا قدم گذاشتم

من آرزویی جز تو نداشتم


دوست دارم

بالاخره زن و شوهر شدیم!

جوجو تو که این ورا نمیای.

اومدم بنویسم بالاخره عقد کردیم و رسما زن و شوهر شدیم. ایشاله که سالیان سال مثل همین روز ها شاد و خوشبخت باشیم.

دوست دارم عشق پاکم.

شمارش معکوس زندگی

چه بخوایم چه نخوایم هر روز که میگذره یک روز به مرگمون نزدیک تر میشیم

مرگی که نمیدونیم کی هست؟ فرداست؟ چند ماه دیگه؟ چند سال؟

اما یه روز از عمر گذشت و بر نمیگرده

یه روز زمستونی!

بعضی روزهامون زمستونی هست ما کم هستن.

ولی نسبت به اوایل زمستونامون هم بیشتره هم طولانی تر

شاید ....


عشقت آخرین پناهه

نمی دونم که این روزا، توی دلت چی میگذره

من هنوزم فکر توام، اما دلت بی خبره

نمی دونم چطور باید، حرفمو راحت بزنم

فقط بدون تو قصّمون، من دلتو نمی شکنم

قشنگ ترین لحظه ی عمر، لحظه ی با تو بودنه

حتی اگه نباشی تو، عطر تن تو با منه

احساس قلب من شده، بودنِ با تو تا ابد

نمی شه حتی توی خواب، قید نگاه تو رو زد

خوب می دونم که گوش تو، از حرف عاشقی پره

اما بدون که سرنوشت، بی تو رقم نمی خوره

تو شک نکن به حسّ من، تا غم تو دنیا نشینه

من از تو عاشق تر شدم، فرق من و تو همینه

کسی خونه نیست

امروز مرخصیم تموم میشه و فردا صبح راهی عسلویه هستم.

با جوجو رفتم جوجو رو برسونم خونه شون اما کسی خونه نبود زنگ زدیم گفتن ما تازه رفتیم بیرون. تصمیم گرفتیم برگردیم خونه ما تا پدر جون مادر جون بیان اونجا دنبال جوجو.

اما وقتی خونه جوجو بودیم یه خونه خالی و یه جوجوی شیطون و یه پیشی فرصت طلب و بله دیگه ...

کارمون که تموم شد برگشتیم خونه ما و الانم کنار هم نشستیم و به هم نگاه می کنیم و نگاه شیطنت آمیز جوجو بهم ادامه دارد.

جوجوی من دوستت دارممممممممممممممممممممممممممم

منم دوست دارم (جوجو)

مممممممممممممممممممممممممممممممماچ

خلاصه به طرز شگرفی امید از نا امیدی رویید.

قبلشم رفتیم روپوش خریدیما روپوشی که دیروز هم خریدیم اما تو پارک یا جای دیگه گمش کردیم گندش رو هم در نیاوردیم  چون سرمون لب باغچه بود.

تولدت مبارک

تولد تولد تولدت مبارک

هوراااااااااااااااااااااا بزن دسست قشنگه رو

امروز صبح از عسلویه به افتخار تولد عشقم اومدم پیشش

یعنی این راننده که باهاش اومدم دهنمون رو آسفالت کردا همش با سرعت 80 تا 85 میومد خدا بگم چکارش کنه بدنم کوفته شد حسابی

اما در عوض ظهر تو بغل جوجو خانومی خواب که نه اما استراحت کردم البته یکم خوابیدما نه اینکه همش بیدار بودم همون کلی خستگیم رو کم کرد. اصلا مگه میشه تو بغل تو بخوام خسته پاشم؟ مگه میشه جوجو سرش رو بذاره رو بازوم و آروم نگیرم؟  هر کی تو رو ببینه میگه چه جوجوی مظلوم و آرومی داری نمیدونن تو رختخواب چه آتیش پاره ای هستی و پدرم رو در میاری  امروز افتادم به جونتا تلافی روزای دور بودن رو در آوردم ببینی منم بلدما خوبم بلدم.  بعدشم مثلا از خواب پاشدیم و به یاد قبلنا به یاد روز اولی که بهت گفتم انتخابت کردم واس زندگیم به یاد روزی که تو سرما با پتو میومدیم به یاد روزی که با علی و زهرا اومدیم و به یاد همه خاطرات گذشته بازم رفتیم دروازه قرآن. چقدر مسافر اومده بودا اوووووووف

چقدر خندیدیم کلی اذیتت کردم و گفتم چند تا دختر اومدن نظر دادن جوجوت نمیاد وبلاگ میخوای ما جوجوت شیم؟  کلی حرف زدیم  بازم کل کل های همیشگی. من از هتل کنار دروازه قرآن بگم تو شاخ در بیاری .چند تا عکسم گرفتیم بعدشم رفتیم شام تولدت رو تو هفت خان خوردیم. طبق عادت همه ایرانی ها آخرش هم حساب کردیم این بابا چقدر درآمد در ماه داره .  کیک تولدت هم خوشمزه بودا اما هنوز سفت میپزی جوجو.

یه روز فوق العاده در کنار جوجوم که یه برگ دیگه به خاطرات شیرین زندگیمون اضافه کرد.


دلنوشته

همه روزه هات قبول باشه جوجوی من.

امروز باهم رفتیم شاهچراغ خسته وتشنه بودی.

بعدش چه بال کبابی زدیم خیلی زیاد بود مادرجونم که باید بخوری رو ول نمیکرد.

خیلی خوردم عشقم. خوشحالم که به دلم نموند. بعدشم که مثلا رفتی حموم لباسای من رو بشوری جوجو نیست مارمولکه

خیلی دوست دارم خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی

اسم تو هر اسمی که هست

مثل غزل چه عاشقانه است

پر وسوسه مثل سفر

مثل غربت صادقانه است.

باور کن همیشه باور کن که من به عشق صادقم.

باور کن حرف منو باور کن که من همیشه عاشقم.

هویجوری

جوجو تو راهه ... داره میاد خونه مون

خسته نباشی عشقم... واقعا خسته نباشی خانومی ... سرکار میری روزه هستی و خسته و تشنه و گرسنه میای خونه.

ممنونم که جواب سوالام رو دادی. امیدوارم همیشه پیابند و معتقد به جواب هات باشی.