روز دیدار

                                            

خدایا بالاخره روز دیدن رسید.دیشب تو اتوبوس بودم همش به تو فکر می کردم پیشی قربونت برم.همش چشمام و می بستم و تصور می کردم که تو بغلتم.خیلی شوقتو داشتم فقط خدا می دونه چقدرشوقتو داشتم.یاد عکسامون که می افتادم دلم تالاپ تالاپ می زد.نزدیک بود قلبم وایسه.هممممم باوشه چشم نی می گم.الهی قربونت برم پیشی تو هم شوق دیدار و داشتیم الهی من بگردم تا 3 و خورده ای اس ام اس دادی که خوابت نمی بره.از 5 بیدار بودم.خوابم نمی برد دیگه ساعت گذاشتم 8.15 اس ام اس ندادی بیدارت کنم.تو شوهر مسئولیت پذیر منی ساعت 8 اس ام اس دادی که بیدار شدی صبخونه خوردی و رفتی حموم عشق تمیز منی.اما جوجو چرکولک و بوووووووو با هم قاطی شد.اتوبوسم که لهش کرده بودا قربونت برم تو که همه جور قربون صدقش می ری.الهی فدات شم من پیشیییی جیگر منی.نفسمی عشقمی زندگیمی.منم که نمی دونستم کجام از خواب بیدار شدم یه تابلو عوارض آزاد راه امیر کبیر دیدم بهت گفتم فکر کردی اول اتوبان قم کاپشان.حالا منم سمت نچپ نشسته بودم نمی تونستم تابلو های اونور و ببینم تو هم که می گفتی بگیر بخواب حالا حالا ها مونده.منم ذوق می کردم واسه خودم.پیشییییی یه جا بود کوهاش از جنس فیل بود یعنی ظاهرش مثل ظاهر فیل بود قهوه ای بودا.خیلی یاحال بودن.

کوفته قلقلی تو هم می گفتی الان چیزی که گفتی اگه ببینیمش 100% شبیه نیست.مممممممممممممممممممممماچ قربونت برم ممممـــــــــــــــــــن.اقا اقا هی پرسیدی کجایین منم می گفتم اینجا همش بیابونه چند تا درختم هست.یه جا وایسادیم کلی ماشین وایساده کنار دسشویی اما من که جیش ندارم!بعد فهمیدم پمپم بنزین بوده حتما راننده جیش داشته هممم.یه کم اومدیم جلو عکسای اقا اومد و السلام و علیک یا روح الله دوزاریم افتاد که رسیدم تا یه تافلو گفت جوجو جوجو خوش اومدی به تهراان.هوراااااا به جیگرم اس ام اس دادم.قربونت برم مــــــــــن غافلگیر شدی و زود اومدی.ذوووووووووووووووق می خواستی عطر بزنی و افتر شیو.گل استقبالم می خواستی بگیری.ممممممممممممماچ فرشته ی من تو خودت گلی من فقط عطر نفسات و می خوام که باهاش زندگی می کنم.دل تو دلم نبود.مسیر این سری خیلی طولانی شده بود واسم.من یه کم زود تر از تو رسیدم قربونت برم.هی این ور اون ور و نگاه می کردم و می گفتم کاش می دونستم از کدوم جاده میایی که یه هو قد رعنات پیدا شد.مممممممممممممممممماچ قربونت برم من دل تو دلم نبود

پریدم بغلت.مممحکم فشارم دادی آخ دوست داشتم چند دقیقه تو بغلت بمونم.دوست نداشتم الان بریم خونه داداش.گفتی بریم پارک ساعی.الهی جوجوت بگرده کلی به خودم بد وبی راه گفتم واسه وسیله ها.با هر بار بلند کردن چمدون دلم می لرزید.الهی فدای دستت شم کمرت پات.رفتیم پارک ساعی با اون وسیله هخا.جوجو دیگه بار سنگین نمیاریااااااااااا.پیشی بخواد بلند کنه ااا.

نشستیم تو پارک وای داشتیم رد می شدیم یه اب پاش راست اومد رومون چه حال داد جیگرمون حال اومدا.نشستیم . رفتی آب و کیک خریدی قربونت برم من.منم داشتم می نوشتم که تو اومدی و با هم عکسا رو دیدیم.الهی من فدات شم که مثل خودم همه جور معشوقتو می بینی ذوق می کنی.امروز انقدرقربون صدقم رفتی که زبونم وقفل کردی.چند بار جا به جا شدیم وایی کلی کلاغ دور خودمون جمع کردیم هی کیک می نداختیم بازم می خواستن.قرار فردا با دوستات بریم یه پارک تو لویزان.ووووااااای چه ارامش بخش بود.کنارت بودن سر رو شونت گذاشتن.بوسیدنت.بوییدنت.فوق العاده بود.نزدیکای 1 رفتیم که بریم واسه خونه داداش.تاکسی گرفتیم جلو گل فروشی وایساد.قربون شوهرم برم.گل واسم گرفتی ازون هلندیا مخملیا.اوه اوه دیر شده الان دهفام می کنیا یه کم دیگه مونده.نفس اومد و داداش تعارف کرد مموشم که همش می گفت بیا تو نم که از خدا خواسته.اومدی نشستی واست شربت اوردم با داداش حرف می زدی.منم که خسته بودم هیچی نمی فهمیدم فقط هر از گاهی به غرای مموش گوش می دادم.مانتمو در اوردم راحت جلوت و ککنارت نشستم.دیدی بازوهای جوجوتو.همونی  که موقع خدافظی لمسشون کردی.داتی می رفتی و دلمو می بردی.رفتی صدات کردم تا عسلمو بهم بدی لبتو بوسیدم و به خدا سپردمت.مموشم دیگه اعتراف کرد که شوهر من فرشتست فوقالعادست.مهربونترین شوهر دنیاست.پاک ترین.بهترین.عزیز ترین.دیوونه وار با همه ی وجود دوست دارممممممممممممممماچ

نظرات 1 + ارسال نظر
پیشی جمعه 27 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ب.ظ

قربون جوجوی خوشکلم برم من
منم دل تو دلم نبود.
چند لحظه تو بغلم نگهت داشتم بهترینم.
عشقم بازم قلمت استثنایی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد