این سه روز

جمعه صبح وقتی دیدم دوباره صبح پیام عاشقانه دادی بهش آشفته شدم.

قرار شد جدا شیم. تو هم با قاطعیت حرف از جدایی زدی.

رفتی خونه مامانت و هنوزم اونجایی.

شنبه پیام دادی پشیمونم و می خوام برگردم. ۸ ماه منو زجر دادی یه شبه پشیمون شدی؟

منم  گفتم دیگه دیر شده وقتی که بهت تذکر می دادم باید متنبه می‌شدی

دیروز نتایج کنکور اومد. خدا باهام حرف زد. رتبه کنکورت خیلی خراب شده حتی منم باور نمی کنم خیلی وحشتناک خراب شده ۱۰۰۰۰ خیلی بالاست.

اما چیز عجیب تر درصد ریاضیات هست. منفی ۸

آخی که من می گفتم شبا چت نکن می گفتی استاد ریاضیم فقط شب ها هست فقط آخر شب هست برای رفع اشکال بهش پیام میدم.

ظاهراً خیلی رفع اشکال های خوبی انجام داده که ریاضی رو منفی زدی.

بهترین معلم ریاضی شهر.

خدا جوابت رو داد. شاید حقت نبود رتبه ات این بشه ولی جواب خدا به دروغ ها و پنهانکاری هات همین بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر یاری سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 12:53 ق.ظ

از اون عشق چه کینه ای مونده

Ava پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 08:42 ب.ظ

یعنی میخواید جدا شید دیگه؟!

هنوز معلوم نیست. یه ارسال جدید می فرستم جوابتون اونجاست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد