رابطه ما سرد تر از همیشه هست.
تنش داره هنوز اما کم. صحبتی نداریم که تنشی باشه.
نفهمیدم مشاوره هاش رو ادامه میده یا نه.
کلا نسبت به هم بی تفاوت هستیم.
گاهی وقت ها باهام حرف میزنم اصلا نمی‌شنوم چی میگه.
یکم وضعیت پاهام هم بهتر شده .
سعی کردم استرس رو از خودم دور کنم .
کتاب نیمه تاریک وجود رو یکبار خوندم دارم دوباره می خونمش.
اینجوری ادامه دادن چیزی رو درست نمی کنه قطعا اما واقعا با اون گذشته و این رفتار ها هیچ رغبتی ندارم واسه اقدام به بهبود رابطه
کج دار و ندار زندگی کردن عاقبتی ندارد
حالا که هر دو جوان اید
راه حل بهتری پیدا کنید
این مشاوره هم فقط اسکناس می شناسند و راه حل نمی دهند
البته مشاوره های مسجدی بهتر اند
رابطه ماهم تقریبا مثل رابطه ی شماست
اولش خیلی شور و شوق بود ، خیلی عشق بود ولی الان بعد ۴ سال ، شبیه دوتا غریبه ایم باهم، البته خیانت نبوده تو رابطمون ولی تازه فهمیدم چقد فرقه بینمون، چقد فرق داره با معیارای من، چقد فرق دارم با معیاراش و چقد سعی کرد تغییرم بده و موفق نشد و بیخیال شد
دوست دارم همه چیز زودتر تموم بشه، ولی میترسم
اگه بچه ندارید و اگه مشاوره رفتید و فایده ندارد زودتر تمومش کنید به نفع هر دو هست.