باز هم بهترین روز های با تو بودن

                   

انگار همین دیروز بود نفسم سورپرایزم کردی که داری میای.خدایا چرا انقدر روز های خوش با عشقم بودن می گذره؟چرا نمی شه زمان و نگه داشت وقتی بغلشم وقتی لبام رو لباش و دارم آرامش و ذره ذره وارد بدنم می کنم.انشالله بلیط داری که فردا باز بری تهران اما عشق من می ری که انشالله با دست پر برگردی و دیگه تا آخرین لحظه کنار هم باشیم.پیشی دیوونتم.اوووووو کلی وقت از خاطره هامون ندفتمااا از روزی که اومدی صبح زودش پا شدم اومدم خونتون و محکم بغلت کردم.کلی زدیم تو یرو کله ی هم.روبان که زدم به سرت مادر جون می گه عجب عروس خلس گیرم اومدا قربونشون برم کلم پلو درست کردن.آتوسا هم اومده بود کمکشون.ما با هم رفتیم واسه کارای دفاعیت عشق من یه سر هم به مادر اینا زدیم.قربونشون برم بنایی داشتن.ذوق اومدن ما رو داشتن.رفتیم خونه نهار خوردیم عصرم باز کار داشتیم.قبلش با آتو و ناناز نشستیم پاسور قضایاش بماند که تا شب ۳ دست هفتایی به ۱ دست بردیمشون.هورا هورا من وپیشیم با هم قوییم.هی تا می بردیم دست هم و می گرفتیم و عقب جلو می شدیم که البته بعد به این نتیجه رسیدیم که درست نبود.خلاصه عصر هم باز به مادر اینا یر زدیم.مادرم ما رو تنها می ذاشت راحت باشیم ما هم می زدیم کانال عشق بازی قربون روشن فکریشون برم من.شب هم که اومدیم خونه و شام خوردیم تا آخر شب هم بابا اومد دنبالمون.این دو روز که خونه ی ما بودی عشق من در واقع خونه ی خودت مامان بابا عاشق دامادشونن بابا واست البالو گرفت تا مامان آلبالو پلوش کنه و مامانم کلم یرخ کرد واسه کلم پلو.وقتی آلبالو پلو داشتیم اخلاق جفتمون مگسی بود به قول جیگرم ذوووووووووووووووووووووق.البته جفتمون حق داشتیم.من روزه بودم و صبحشم که کلاس عربی داشتم رفته بودم دنبال کارای طرح ظهر واقعا نای اس ام اسدادن نداشتم عشق من هم از یه سری رفتارا و حرف های من ناراحت بود که خدا رو شکر پاییز عشقمون زود تموم شد و تابستونش اومد.می خوابیدم رو پات دامنم و می زدم اونور قربونت برم من کل تنم مال تو.بماند که این سری یه سری سو تفاهم ها واسه خانواده ها پیش اومد که البته بدم نشدا انشالله عقد زودتر ما تثبیت شد.امشبم که کلم پلو بود و باز کنار هم بودیم و با هم میایم پای نت و تو رو صندلی می شینی منم پام و می ذارم لای پاتو و از سر و کولت آویزون می شم و هستم و می چلونم آخخخ نمی دونی چه حالی میده.البته فک کنم وقتی هولوتو فشار میدی حسش کنیا.خلاصه یه کمم تانگو رقصیدیم بعدم با هم صحبت کردیمو رفتیم پیش مامان اینادراز کشیدیم.نمی دونی چه حس خوبیه وقتی کنارمی بی نظیر من.داشتی می رفتی بغض کرده بودم داشتی با مامان اینا خداحفظی می کردی.خدا رو شکر که انشالله فردا می بینمت همه کسم.بقیه خاطرات  که عروسی ها بود و تو خونه موندنا و اینا رو بعد می تعریم الان سه دنگ سه دنگ شروعید.عسل من و بده ممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممماچ آها.می پرستمت.خدایا شوهرمو به خودت می سپارما.

ایشالله روزی عشقم

                  

اوووووووووووووف بالاخره تموم شد و جوجوت فارغ التحصیل شد.اما خیلی زود گذشتا.اون امتحان لغو کردنا اون کل کل کردنا ازمایشگاها بچه ها و ... این سالای تحصیلم دو سال اولش زندگیمو تباه کرد و دوسال آخر زندگیمو ساخت پیشی من .عشق من به برکت وجود تو هستی من.اینکه بودی آرومم می کردی مخصوصا اون روزا که خیلی حالم بد شده بود توکنارم بودی با زنگات.مرسی عزیز دلم مرسی عشق من.تو نبودی شاید این فارغ التحصیلیم به تاخیر می افتاد.از مامان و بابا هم ممنونم که همه چیز و تحمل کردن و ساپرت مالی و عاطفیم بودم.از تو هم ممنون هستی من تاج سرم سایه ی سرم که دوریا رو تحمل کردی.الان دیگه هر وقت بیای شیراز خانومیت می دو میاد پپیشت ایشالله. 

نفسم انشالله این فارغالتحصیلی در مقابل این زحمتایی که تو برای پایان نامت می کشی و سختیاش قابل قیاس نیست یه لیسانس جوجویی بود دیگهههههه.نفسم همممه ی این سختی ها نتیجه داره مطمئن باش حکمت داره بی نظیر من. کاد و و هدیه هرچی بزرگ تر کاغذ کادوش بیشتر هدفت هدیه ی خداست و سختیاش کاغذ کادو. 

هستی من الان زنگ زدم واسه عکس آماده بود با بابا می رم بگیرم.اونا رم سفارش می دم.قربونت برم من دوست دارم زندگی من.منم همممممه ی دوریا رو واسه پیشرفتت تحمل می کنم تو هم تحمل کن گیگههههههه به خاطر زندگی و آیندمون زندگی من.می پرستمت.مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممماچ شیرینس فارغالتحصیلی راه دورم و الان میدم 

اما اومدی مال جفتمون و می خورییییییم کنار هم.

ادامه مطلب ...

آلبوم عشق

آخ جوووووووووووووووون جوجو امروز رفت بالاخره بعد ۲ ماه آلبوم نامزدی و از آتلیه که نه دم خونه ی عکاس گرفت.وااااااااااای نمی دونی عکسا چقدر خوب شدن عشق من.کاش کنارم بودی دسوت داشتم با هم عکسا رو می دیدم کلی سر به سر هم می ذاشتیم و اذیت هم می کردیم.عکسا خیلی خوب و قشنگ شدن.تازه عسکای سسکی هم داشتیم هورا هورا.الهی من فدات شم.اما مگه من طاقت میارم شوهرم نبینه.همون شب اومد تو وب کم و نشونت دادم.البته بماند که این سرعت نتم کم و بود وبازی در می آورد اما از حق نگذریم اون شب راه اومد باهامون.الهی منفدات شم.هورا هورا امروز خیلی ذوق دارم گفتی نشستی با دکتر مفصل حرف زدی و تکلیف پروژه تا حد زیادی معلوم شده.قربونت برم من خدا رو شکر.مطمئنم فردا ها تو زندگیمون تو کارت نتیجه ی همه ی اینا رو می بینیم خدا یا شکرت.خدایا شکرت لیاقت پیشیمو بهم بده حرف از اومدن زدی و هممون و خوشحال کردی من که تو پوست خودم نمی گنجم.انشالله.آقا پیشی ماه رمضون اگه اینجا باشی بهتره آخه تند تند مهمونی دهوتیم.دیشب خونه مادر جون اینا بودم جات خالی عمه جون و بچه هاشونم اومدن آلبوم و ببینن.خیلی جات کنارم خالی بود پیش خودم می گفتم پیشی جونم امشب نزنگیده که یه هو مثل اینکه شنیده باشی زنگ زدی.معلومه که می شنوی آخه دلامون یکیه فدات شم.شب شام اونجا بودم ماکارونی داشتن 

سر میز مادر جون یه چیز گفتن کلی ذوقتو کردم و نزدیک بود گریه کنم از بس می خواستم پیشت باشم گفتن پیشی و خواهرش همیشه بچه بودن می گفتن بعد غذا خدایا خدایا شکرت دستت درد نکنه مامان ذوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق.عشقم انشالله به یاری خدا کارا افتاده رو غلتک فقط اومدی حتما پیش خانوم شرکت نفت برو.دیشب باز زنگیدی فدای دلت شم گفتی گرفته قربونت برم من با هم صحبت کردیم و با خنده رفتی سراغ سریال شبم که اومدم وب دادم و کلی ماسط رقصیدم تا جایی که بتونم از همین جا هم که شده ارضات کنم هستی من ممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممماچ

تولد داداش

                       

امروز تولد داداش جوجو بود.تصمیم گرفتیم واسش یه تولد بگیریم روحیش عوض شه.زن داداش زحمت کشیدن کیک خریدن.شام اینجا بودی قربونت برم من.کلی ذوق داشتم دل تو دلم نبود دوست داشتم زود بیای.قرصام تموم شده بود اما هنوز سینم خلط داشت گفتم زود تر بیای با هم بریم دکتر.فداای پیشیم بشم من.سر 4. اینجا بودی قربونت برم مـــــــــــــــــــن .دکتر 5 می اومد.اومدی تو یه کم نشستی.شربت واسه پیشیم آوردم قربونت برم من خستگیش دراد.گرما از تنش بره.مموشم که وق می کرد و اومد نشست پیشت.کلی با هم جور شدینااا.حاضر بودم ساعت 4.5 رفتیم.دکتر 5.5 می اومد.حوصلمون نشد وایسیم رفتیم آنتی بیوتیک آزاد غیرقانونی خریدیم.همممممممم.بعد رفتیم دنبال سفارش مموش خانوم.دنبال فشفشه رفتیم قنادی تموم کرده بود.رفتیم دم سوپری بمون خندید خواستم بشورمشا ایشششششششش هممممممممم می گفت اینجا پروئینی.خواستم بگم چطور چیزای دیگه دارید.بعد از یه سوگری دیگه آدرس گرفتیم و پیاده رفتیم تا قنادی.منم کلی آواز خوندم واست.قربونت برم مــــــــن.برگشتیم خواستیم مراسم و شروع کنیم

ادامه مطلب ...

جمشیدیه و شهر بازی

                       

ممممممممممممممممممممممممماچ امروز یکی دیگه از روزای با تو بودن هستی من.امرو روز مردم

هست بی نظیر من.خدایا خودت می دونی همیشه با چه احساسی شکر می کنمت به خاطر داشتنش.به خاطر بودنش.روز به روز

بیشتر به این پی می برم که چقدر خاص بودم که انتخاب شدم که کنیزیشو کنم.خدایا خدایا لیاقتشو بهم بده.

صبح تو بغلت روزتو تبریک گفتم البته دیروز بود.لخت تو بغلت بودم صورتتو بوسیدم و نوازش کدم و گفتم روزت مبارکگفتم پیش پیش روزت مبارک شوهر من.انشالله سالیان سال کنارم باشی و هستی و سایت بالای سرم باشه.تصمیم گرفتیم این روز و بریم جمشیدیه و کنار هم باشیم خوش باشیم.خوشحالم که تو قید و بند کادو خریدن واسه هم نیستیم ساده روزامون و جشن می گیریم البته ساده هم نیستاااااااااااا کاشف به عمل اومد که حدود 60 خرجمون شد.البته سارینا هم با هامون بود و شهر بازی هم رفتیم.قربون جفتتون برم من.تو بیشتر.صبح زود اومدی دنبالمون که ببریمون جمشیدیه.الهی من فدات شم.دیروز مرغ خ

دیروز مرغ گرفتیم پاک کردم.همممممممم بیچارههههه نی می دونم کی بود اما فک کنم نسل امروز بودا آخه گوشتتش لطیف بود

بعد مرغا رو پختم و ریش ریش کردم گذاشتم تو یخچال گوجه و خیار شورم آماده کردم.الهی بگردم مموش صبح از شذت هیجان 6.45 بیدار مشده بود از هیجان خوابش نبرده بود آخه تا حالا کوهم ندیده بود ملوسک.پاشدیم و صبحونه خوردیم و رفتیم جمشیدیه.اووو اولش چقدر پیاده روی کردیم.ایششش پیشی لجم درومدا هی می گفتی اونجا می رفتیم میرفتیم می گفتی بالا تر همممم چند بار رست کردیم تا بالاخره رسیدیم.بازم رفتیم بالا و 1 جا پیدا کردیم و یه کم منچ بازی کردیم وسطاش مموش گفت خستمو دیگه تمومید.آفتاب اومده بود رفتیم یه جا دیگه و خاله بازی کردیم.آخخخخ کنارت بودم می خوابیدم پیشت نوازشت می کردم لمست می کردم انشالله زود تر اون روزایی که با ماشین می ریم بیرون شهر عشق و حال بیاد نفس من.باز افتاب اومد و رفتیم یه جا دیگه کلی بازی کردیم چقدر سر دوزیدن خندیدیما.بعد شما رفتید بگردید منم موندم و جا رو تمیز کردم و دراز کشیدم داشتم تو عالم خودم بازی می کردم که یییییه هو مموش ترسوندم قربونت برم من بی نظیر من

ادامه مطلب ...

روز دیدار

                                            

خدایا بالاخره روز دیدن رسید.دیشب تو اتوبوس بودم همش به تو فکر می کردم پیشی قربونت برم.همش چشمام و می بستم و تصور می کردم که تو بغلتم.خیلی شوقتو داشتم فقط خدا می دونه چقدرشوقتو داشتم.یاد عکسامون که می افتادم دلم تالاپ تالاپ می زد.نزدیک بود قلبم وایسه.هممممم باوشه چشم نی می گم.الهی قربونت برم پیشی تو هم شوق دیدار و داشتیم الهی من بگردم تا 3 و خورده ای اس ام اس دادی که خوابت نمی بره.از 5 بیدار بودم.خوابم نمی برد دیگه ساعت گذاشتم 8.15 اس ام اس ندادی بیدارت کنم.تو شوهر مسئولیت پذیر منی ساعت 8 اس ام اس دادی که بیدار شدی صبخونه خوردی و رفتی حموم عشق تمیز منی.اما جوجو چرکولک و بوووووووو با هم قاطی شد.اتوبوسم که لهش کرده بودا قربونت برم تو که همه جور قربون صدقش می ری.الهی فدات شم من پیشیییی جیگر منی.نفسمی عشقمی زندگیمی.منم که نمی دونستم کجام از خواب بیدار شدم یه تابلو عوارض آزاد راه امیر کبیر دیدم بهت گفتم فکر کردی اول اتوبان قم کاپشان.حالا منم سمت نچپ نشسته بودم نمی تونستم تابلو های اونور و ببینم تو هم که می گفتی بگیر بخواب حالا حالا ها مونده.منم ذوق می کردم واسه خودم.پیشییییی یه جا بود کوهاش از جنس فیل بود یعنی ظاهرش مثل ظاهر فیل بود قهوه ای بودا.خیلی یاحال بودن.

کوفته قلقلی تو هم می گفتی الان چیزی که گفتی اگه ببینیمش 100% شبیه نیست.مممممممممممممممممممممماچ قربونت برم ممممـــــــــــــــــــن.اقا اقا هی پرسیدی کجایین منم می گفتم اینجا همش بیابونه چند تا درختم هست.یه جا وایسادیم کلی ماشین وایساده کنار دسشویی اما من که جیش ندارم!بعد فهمیدم پمپم بنزین بوده حتما راننده جیش داشته هممم.یه کم اومدیم جلو عکسای اقا اومد و السلام و علیک یا روح الله دوزاریم افتاد که رسیدم تا یه تافلو گفت جوجو جوجو خوش اومدی به تهراان.هوراااااا به جیگرم اس ام اس دادم.قربونت برم مــــــــــن غافلگیر شدی و زود اومدی.ذوووووووووووووووق می خواستی عطر بزنی و افتر شیو.گل استقبالم می خواستی بگیری.ممممممممممممماچ فرشته ی من تو خودت گلی من فقط عطر نفسات و می خوام که باهاش زندگی می کنم.دل تو دلم نبود.مسیر این سری خیلی طولانی شده بود واسم.من یه کم زود تر از تو رسیدم قربونت برم.هی این ور اون ور و نگاه می کردم و می گفتم کاش می دونستم از کدوم جاده میایی که یه هو قد رعنات پیدا شد.مممممممممممممممممماچ قربونت برم من دل تو دلم نبود

پریدم بغلت.مممحکم فشارم دادی آخ دوست داشتم چند دقیقه تو بغلت بمونم.دوست نداشتم الان بریم خونه داداش.گفتی بریم پارک ساعی.الهی جوجوت بگرده کلی به خودم بد وبی راه گفتم واسه وسیله ها.با هر بار بلند کردن چمدون دلم می لرزید.الهی فدای دستت شم کمرت پات.رفتیم پارک ساعی با اون وسیله هخا.جوجو دیگه بار سنگین نمیاریااااااااااا.پیشی بخواد بلند کنه ااا.

ادامه مطلب ...

تفریحگاه شیان

 

                               

ممممممممممممممممممممممممممممممماچ بالاخره فرصت کردم خاطره ی اون روز به یاد موندنی و شب فوق العاده رو تو خونهی داداش بنویسم عزیز ترینم.قربونت برم مـــــــــــــــــــــــــن.

آخا ههههمممممممم افلش منو شطرنجی کنم.الهی من فدات شم.الهی من بگردم.الهی قربونت برم شبش دیر خوابیدی و صبح ساعت 5.30 پاشدی با ذوق اومدی شب قبلشم تزریق داشتی.اما جوجو تنفل از بس خسته بود خوابش برده بود.چند تا ساعتم کوکو کردم اما فقط خاموشش می کردم.خیلی خسته بودم.حتی نمی دونستم واسه چی گذاشتم اصلا مخم کار نمی کرد.همممممم الهی من بگردم کلی اس ام اس و زنگ زدی تا دیگه زنگ در خونه رو زدی و زن داداش اومد بیدارم کرد.جیم فنگی آماده شدم.رنگینک و ور داشتم و اومدمالهی من بگردم الهی قربونت برم نشسته بودی جلو در خونه حرفشم شرمندم می کنه.خیلی ناراحت شدم

وایسادیم سر کاشانب پور تا دوست پیشی و داداش و خانومش اومدن دنبالمون.خیلی گرم و راحت بودن انشالله خوش بخت شن.سوار شدیم و رفتیم دم خوابگاه منتظر دوستای دیگه آقا ح ع م ا .آخی چقدر اقا ح و سر قضیه منیجمنت اذیت کردیما.ایشون خیلی پسر متشخصی بودن.وقتی دیر کردن گفتم حتما آقا ع خوابش برده هاااا

قربونت برم من رفتی در وقفل کردی من موندم و بچه ها.مهشید خانوم از قضیه روز ایان نامش گفته که برف اومده بود و چجوری برادر شوهرش وسط مراسم آبمیوه رو هورت کشید و استاد نگاش کرد یا شوهرش خوابش برده بود می ترسید خور و پف کنه

بچه ها اومدن و راه افتادیم رفتیم شیان.خیلی جای خوبی بود رفتیم یه جا نشستیم و صبحونه خوردیم بچه ها چقدر از خاطره ها می گفتن و می خندیدیم

ادامه مطلب ...

 

                               

ممممممممممممممممممممممممممممممماچ بالاخره فرصت کردم خاطره ی اون روز به یاد موندنی و شب فوق العاده رو تو خونهی داداش بنویسم عزیز ترینم.قربونت برم مـــــــــــــــــــــــــن.

آخا ههههمممممممم افلش منو شطرنجی کنم.الهی من فدات شم.الهی من بگردم.الهی قربونت برم شبش دیر خوابیدی و صبح ساعت 5.30 پاشدی با ذوق اومدی شب قبلشم تزریق داشتی.اما جوجو تنفل از بس خسته بود خوابش برده بود.چند تا ساعتم کوکو کردم اما فقط خاموشش می کردم.خیلی خسته بودم.حتی نمی دونستم واسه چی گذاشتم اصلا مخم کار نمی کرد.همممممم الهی من بگردم کلی اس ام اس و زنگ زدی تا دیگه زنگ در خونه رو زدی و زن داداش اومد بیدارم کرد.جیم فنگی آماده شدم.رنگینک و ور داشتم و اومدمالهی من بگردم الهی قربونت برم نشسته بودی جلو در خونه حرفشم شرمندم می کنه.خیلی ناراحت شدم

وایسادیم سر کاشانب پور تا دوست پیشی و داداش و خانومش اومدن دنبالمون.خیلی گرم و راحت بودن انشالله خوش بخت شن.سوار شدیم و رفتیم دم خوابگاه منتظر دوستای دیگه آقا ح ع م ا .آخی چقدر اقا ح و سر قضیه منیجمنت اذیت کردیما.ایشون خیلی پسر متشخصی بودن.وقتی دیر کردن گفتم حتما آقا ع خوابش برده هاااا

قربونت برم من رفتی در وقفل کردی من موندم و بچه ها.مهشید خانوم از قضیه روز ایان نامش گفته که برف اومده بود و چجوری برادر شوهرش وسط مراسم آبمیوه رو هورت کشید و استاد نگاش کرد یا شوهرش خوابش برده بود می ترسید خور و پف کنه

بچه ها اومدن و راه افتادیم رفتیم شیان.خیلی جای خوبی بود رفتیم یه جا نشستیم و صبحونه خوردیم بچه ها چقدر از خاطره ها می گفتن و می خندیدیم

ادامه مطلب ...